آن سوی قاب

دستی بکش به قاب دلت و با من بخوان...از هر چه بود ،از هر چه هست ، از آن سوی قاب...

آن سوی قاب

دستی بکش به قاب دلت و با من بخوان...از هر چه بود ،از هر چه هست ، از آن سوی قاب...

آن سوی قاب

بسم الله...
هر آنچه که می خوانید از دلخوشی های از دست رفته و به دست آورده ی من است
......
تنها نویسنده ی وبلاگ خودم هستم!
https://twitter.com/Z_hoseynitabar?s=09

دنبال کنندگان ۱۰ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نور» ثبت شده است

روشنا

۰۸
آبان

به انتظار نور می نشینم

فارغ از تلخی مزه های بیشمار

به لذت طعم گس خرمالو

من خواب دیدم که

بهشت را زندگی کردم

زیر پاهایم

 

  • زهراسادات حسینى تبار

گفت تا صبح دلم برات تنگ میشه..!

من تا صبح ستاره های قلبم رو آروم کردم که انفجار نور رخ نده...

 کاش قلب همه ی آدما انقدر پر نور باشه..

اینطور با یه حرف آروم بگیره...

گاهی وقتها حس میکنم نگرانی تو وجودم ریشه ی چندین ساله زده.

اون قدر که نگران همه میشم.چه اونایی که میبینمشون.چه اونایی که نمیبینمشون.چه اونایی که دوسشون دارم.چه اونایی که دوسشون ندارم

من ذاتاً نگرانم

نگرانِ قلب آدما

که یه وقت از بی ستارگی خاموش نشه!

تو که میخونی

ببین

عزیزِ دلم 

من نگران قلبتم!

  • زهراسادات حسینى تبار