امید همیشه محال من...
جمعه, ۶ دی ۱۳۹۲، ۱۱:۴۲ ق.ظ
خط می زند شکستن فنجان به فال من!
باشد همین نشانه ی تشریح حال من
آوار می شود همه بر روی شانه ام
تعبیر های سنگی خواب و خیال من
این خستگی مداوم و این روح خدشه دار
هک می شود به لوحه ی اقبال سال من
در من کسی نهفته که باید بجویمش
رم می کند دوباره زدستم غزال من
دستی وفا به چله ی پاییزی ام نکرد..
یلدای بی تو هم که شده قیل و قال من
کافی نبود گفتن "من دوست دارمت"
مرحم گذار بر دل شوریده حال من
گم می شوم میان غزل های ناب تو
آنجا که مست می شوی از عطر شال من
مهلت بده که این دم آخر ببینمت...
محبوب من ،امید همیشه محال من!
یلدای نود و دو
- ۹۲/۱۰/۰۶
- ۶۹۳ نمایش
خوب بود.
با آرزوی موفقیت.