آن سوی قاب

دستی بکش به قاب دلت و با من بخوان...از هر چه بود ،از هر چه هست ، از آن سوی قاب...

آن سوی قاب

دستی بکش به قاب دلت و با من بخوان...از هر چه بود ،از هر چه هست ، از آن سوی قاب...

آن سوی قاب

بسم الله...
هر آنچه که می خوانید از دلخوشی های از دست رفته و به دست آورده ی من است
......
تنها نویسنده ی وبلاگ خودم هستم!
https://twitter.com/Z_hoseynitabar?s=09

دنبال کنندگان ۱۰ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۱ مطلب در تیر ۱۳۹۳ ثبت شده است

از ابتداى حضورت نگفته بارز بود

که ماندن تو, درین خانه بى مجوز بود


مسیر آمدنت ختم شد به بى راهه

به مقصدت نرسیده!!چراغ , قرمز بود


سپرده ام به دلم دست از تو بردارد

سپرده ام که نگوید"نگاهم عاجز بود"


هزار جهد بکردم که یار من باشى*

کسى که دست مرا خوانده بود حافظ بود


تغزل دگرى نیست بعد رفتن تو

تمام شاعرى ام آه... "بى تو هرگز" بود


ز.سادات حسینى

  • زهراسادات حسینى تبار